باسلام خدمت دوستان گرام
من بنا به مشکلاتی نشده که این مدت تو وبم باشم
دعا کنید که تا تابستون مشکلم حل شه و به جمعتون بپیوندم کلا برام دعا کنین
ممنون فدای شما حانی
یکی بود که وارد زندگیم شد زندگیم روشن بود باهاش
همه چیش عالییییی بود و هست و خواهد بود
شد همدمم همه زندگیم دلیل بودنم غم خورم...
قول دادم که نرم تنهاش نذارم تو اون شب تو بغلم داشت اشک میریخت برا منه احمق قول دادم که نرم ولی رفتم
دیدی آبجیتو دیدی ترکت کرد دیدی تنهات گذاشت ؟؟؟رفت تا با غمه خودش بمیره
هرچند که الانم مردس ولی هنوز نفسش به نفست بنده
تاحالا نصف شبا برا کسی اشک نریخته ولی برات تو ریخته ...
به خاطر تو تب کرده ... مگه تو کیی عشقم؟؟؟چرا دوریت تحمل سخته برام؟ چرا نمیتونم آغوشتو فراموش کنم نفسم؟
چرا کسی جاتو برام پر نمیکنه؟
چرا نیستی؟؟چرا رفتم؟؟؟
چرااااا؟
این همه چراهای تو ذهنم داره دییوونم میکنه لامصب
نمدونم چطور اومدی تو قلبم فقط میدونم دیر اومدی ولی وقتی اومدی لونه کردی یه لونه بتنی که خراب کردنش کار هرکسی نی :)
فدای سرت عشقم نبینم غم چشاتو نازنینم
شاید هیشکی باور نکنه نفسی ولی الان دلیل نفس کشیدنم تویی شاید برا بقیه حرفام احمقانه و مزخرف باشن ولی این حرفا زندگی منن
مریم بدجور تو دلم نشستی دختر بلند شو یه ملق بزن جا واشه برا بقیه
پوووووف حیف که نیستی خاک تو سرم که رفتم
مریم دلم داره از غم میترکه سخته تحمله غمام به تنهایی دیگه کسی برا گریه هام بغل نداره مریمی کسی خنده رو لبم نمیاره کسی نمیگه بلند شو بابا حوصله داری؟؟
کسی نیس که منو بخندونه
ههه
مریمی نبینم غمتو نبینم به خاطر من احمق ناراحت باشیا وگرنه دیگه دوشت ندالم
دلم برا دیوونه بازیات تنگ شده
برا اینکه تو بغل هم بخوابیم برا سرکلاس نشستن باهم برا سر به سرت گذاشتن...
الان کسی نی که باهاش کل بندازم اذیتش کنم
مریم دل حانی بغل میخواد بغلت کجاست که یه دنیا برات اشک بریزمو خالی شم لعنتی؟؟؟؟
:((((
اومدم حرفامو اینجا بزنم بلکه خالی شم ولی بیشتر عصبی شدم
برات بهترین هارو ارزو دارم همه کسم
راستییییییی مریمی شاگرد دوم شدم خخخخخخخ
فدای خنده هات بوووووووووس رو لبات فعلا عشقم
گاهی باید رد شد .... باید گذشت،
گاهی باید در اوج خواستن ، نخواست ....
گاهی باید کویر شد ، و با تشنگی انتظار باران از هیچ ابری را نداشت ...
گاهی برای بودن باید نبود ....
خوراکم روزای سخته که تهش میرسن به شبهــای بدتر
من !
خوراکمه زمین بخورم!
تا پاشمو
وایسَـمو
دوباره از سر...
ساکتم اما درونم غوغایی به پاست
تنهام اما دورم خیلی شلوغه ... مهربونم اما واسه اونایی که دوسشون دارم
رفیق ندارم چون رفیقام پشتم نیستن
با هر نفله ای نمیپرم چون تک پرم
سر پایین راه میرم چون زمین پام محکمتره از ...
کم میخوابم چون یه خواب ابدی تو راهه ...
آره عزیز دلم من اینجوریام ... (:)
ماندن پای تو فایده نداشت !...
رفتم ...
دیدی چه خوب ترک کردنت را بلد بودم؟
خواستم دوستت داشته باشم ... اما نفهمیدی ...!
تمامت میکنم
میخواهم ببینم آنهایی که دورت را شلوغ کرده اند مثل من پشتت هستند ؟!
تو را آنقدر که من میخواستم میخواهند !
به همان شلوغی دورت قسم که پشتت خالیست
به حرف هایم خواهی رسید ... قصه من وتو تمام شد
حالا زندگی جدیدی درست کرده ام ....
زندگی بی تو